تابیده است از دو نظر بر تو آفتابهم
دختر'>دختر
حسینی و هم دختر
ربابهرچند "آمنه"ست و "امینه"، ولی حسیننام تو را سکینهی خود کرده انتخاب
دربارهی مقام بلند تو گفتهاند؛ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دوعالم از سر ارج و بها تو راشد "فخرةالنسا" لقب از "سیدالشباب"
از آن زمان که راویهی "شیعتی" شدیدیگر برای شیعه گوارا نبوده آب
در کربلا و کوفه و شام و مدینه همشد قوت غالب تو فقط غصه و عذاب
درد تو را شنیدهام از سهلساعدیداغ تو را گرفتهام از مجلس شراب
آتش گرفت سینهی دشمن برای توحتی دل یزید شد از داغ تو کباب
"بس کن که نالهات جگرم را کباب کرد!"این حرف را شنیدهای از فاطمه بهخواب
رویش سیاه باد و دودستش بریده بادهرکس که دستهای تو را بسته با طناب
هرچند گریه پلک تو را زخم کرده استهرچند راس رفته به نی برده از تو تاب
یک رکعت از نوافلت اما قضا نشدگیرم هزاربار رسیدی به اضطراب
با ما بگو که زینب مضطر چکار کرد؟وقتی که سم اسب گرفت از گلش گلاب...
ای روضهخوان واقعهی کربلا، بگو؛با اشک خود چگونه بهپا کردی انقلاب
سرهای غیرتی سر نی سنگ خوردهاندتا دشمن از شما نتواند برد حجاب
ای بشکند دهان قلمهای روزگاروقتی کم است نام تو در این همه کتاب
شأن تو باشکوهتر از حرفهای ماستهرکس دروغ بسته به تو خانهاش خراب!
باشد دعای خیر تو تعجیل در فرجزیرا دعای خستهدلان هست مستجاب
مجتبی خرسندی کفشهای تا به تا...
ما را در سایت کفشهای تا به تا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 4unread0 بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 6 مهر 1402 ساعت: 16:28